بهین علم فهیم

مشاوره روانشناسی، بهداشت روانی (آموزش، مشاوره، پژوهش)

بهین علم فهیم

مشاوره روانشناسی، بهداشت روانی (آموزش، مشاوره، پژوهش)

شادی یا تظاهر به شادی!؟

آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده اید که شادی چیست؟ آیا می دانید چرا انسان ها به دنبال شاد بودن هستند؟ آیا راه و رسم شادی را می دانید؟ آیا می دانید چگونه می توان شاد زندگی کرد؟ آیا می دانید شادی وابسته به چه عواملی است؟ و اینکه آیا می دانید شادی چه فوایدی دارد؟ یا بر عکس آیا شادی می تواند ضررهایی هم داشته باشد؟ این سؤالها مطرح شد تا قدری با خودتان در خصوص فلسفه شادی بیاندیشید. یعنی آنکه به چرایی شادی پی ببرید. این سؤالها پرسیده شد تا قدری با خودتان درباره استراتژی شادی بیاندیشید. یعنی آنکه به چگونگی شاد شدن دست پیدا کنید. این چند پرسش مطرح شد تا قدری با خودتان پیرامون پیشایندهای شادی اندیشه کنید. یعنی آنکه چه عوامل و رخدادهایی شادی را به دنبال می آورند؟ این چند سؤال مطرح گردید تا جرقه ای در ذهن شما زده شود که به راستی پیامدهای شاد بودن چه می تواند باشد؟ یعنی آنکه شادی چه آثاری را با خود به همراه دارد؟ اگر بتوانید به این چند پرسش پاسخ مناسبی بدهید می توانید بین شادی و تظاهر به شادی تفاوت قائل شوید. پس بیایید اندکی در مورد شادی و حاشیه های آن فکر کنیم. ارزش آن را دارد که قدری در این باره وقت بگذارید. حتی اگر به جایی نرسیدید لااقل برای لحظات یا دقایقی فکر و ذهن خود را به موضوعی مثبت معطوف داشته اید. به زودی با شما بیشتر درباره شادی صحبت خواهم کرد. منتظر باشید.

و اما ادامه مطلب: نهم شهریور 93

آیا توجه کرده اید که شاد بودن انسان پدیده ای است که در اجتماع و حضور در جمع معنا می یابد؟ به راستی چقدر ممکن است که کسی در تنهایی احساس شادمانی کند؟ به محض آنکه افراد چشمشان به هم می افتد، لبخندی که بر لب آنها نقش می بندد، اولین علامت شادی است که خودنمایی می کند. احوالپرسی و خوش و بش کردن آنها شادمانی شان را تداوم می بخشد و خداحافظی گرم و صمیمانه و آرزوی دیدار مجددشان آنها را به تکرار شادی امیدوار می کند. ممکن است این گونه به نظر برسد که همیشه این طور نخواهد بود و لحظاتی هم هست که در هنگام تنهایی احساس شادمانی کرده ایم. آری، ممکن است. اما یقین داشته باشید که هر شادی در تنهایی به طور قطع ریشه در یک حضور اجتماعی دارد. ساده تر آنکه بدون تردید، مرور یک خاطره شیرین و قشنگ باعث شاد شدن در لحظه تنهایی گردیده است. حال این سؤال پیش می آید که چه خاصیتی در جمع و اجتماع وجود دارد که در تنهایی نیست و می تواند موجب شادی انسان گردد؟ شواهد این گونه نشان می دهند که یکی از عواملی که سبب شادی انسان در جمع می گردد، مشاهده شادی هم نوعان است. فطرت نوع دوستی انسان ایجاب می کند که با دیدن سرور و شادی دیگران احساس شادی کند. اما عامل مهمتر دیگر آن است که تلاش و کوشش انسان برای شاد کردن دیگران زمینه ساز احساس شادی در انسان می گردد. این فرصت در تنهایی میسر نمی گردد. طرح مثالی در این زمینه می تواند به درک بهتر موضوع بیانجامد. در یک جشن عروسی افراد به دور هم جمع می شوند تا در شادمانی عروس و داماد مشارکت نمایند. در این جشن افراد معمولاً سعی می کنند هر کدام سهمی در شاد کردن دیگران داشته باشند. گروهی از افراد در فراهم کردن تدارکات برپایی جشن کار می کنند، افرادی در پذیرایی از دیگران فعالیت می کنند و برخی هم در گرم کردن مجلس می کوشند. تصور کنید کسی در تنهایی، شادی و پایکوبی کند. همه می گویند که این فرد دیوانه شده است. اما همین رفتار در یک اجتماع نظیر جشن عروسی کاملاً با معنا جلوه می کند و باعث شادی دیگران خواهد شد. اما با تمام این اوصاف حتی کسانی که توان هیچ فعالیتی ندارند و نمی توانند سهمی در شاد کردن دیگران داشته باشند، صرفاً با تماشای شادی دیگران احساس شادی خواهند کرد.

نکته دیگر:

وقتی برای شاد کردن دل کسی می کوشیم، پیش از آنکه او را شاد کنیم، خودمان را شاد کرده ایم. ممکن است با تماشای یک فیلم کمدی، دیدن یک نمایش طنز و یا خواندن متنی خنده دار برای لحظاتی شاد گردیم. اما این شادی دوام چندانی نخواهد داشت. شادی واقعی را باید در شاد کردن دل دیگران جستجو کرد. هنگامی که به کسی که محتاج کمک ماست، یاری می رسانیم و زمانی که از سر بزرگواری، پوزش و طلب بخشش کسی را می پذیریم که جفایی را در حق ما روا داشته و آن گاه که پاسخ بدی را با خوبی می دهیم، می توانیم شادی واقعی را در درون خود احساس کنیم. اگر می خواهیم به معنی واقعی کلمه شادمان باشیم و شادمان بمانیم، باید در حدی که توان داریم بکوشیم اسباب شادی دیگران را فراهم کنیم.

منظور نهایی:

برای شاد بودن، شادی آفرین باشیم. شادی طلبی هنر نیست.