روانشناسان بر این باورند، برای از بین بردن دلبستگی یا به عبارتی، دل کندن از آنچه به آن دل بسته ای باید آن را از حوزه حواس خود خارج کنی. زیرا مادامی که محرکی را احساس کنی، ادراکی از آن محرک هم خواهی داشت. اگر می خواهی ذهنت درگیر موضوعی نباشد باید آن را احساس نکنی تا ادراک هم نکنی. البته پس از یک احساس ممکن است ادراک حاصل از آن همچنان مدت ها باقی بماند. اما به هر حال نمی توان محرکی را احساس کرد و در عین حال ادراک نکرد، یا حداقل می توان گفت این کار، بسیار دشوار است. توجه به تک مصرعی دراین خصوص قابل توجه است: از دل برود،هر آنچه از دیده برفت...
اگر بتوان راهی برای زائل کردن دلبستگی در نظر گرفت، بدون تردید یک راهش همین است. البته اقدام دیگری نیز لازم است و آن محرک جایگزین است. برای مثال اگر کسی به خودروی خودش دلبستگی داشته و اکنون ناچار است که از آن دل بکند، ناگزیر باید موضوع دیگری را به جای آن قرار دهد. مثلاً خودروی دیگر، یا وسیلۀ دیگر یا شیِئ دیگر. وقتی دل معطوف به آن موضوع جانشین شده گردد، راحت تر می تواند موضوع قبلی را فراموش کند. افرادی که عزیزی را از دست می دهند و در سوگ او می نشینند، با تمرکز و توجه و دل بستن به سایر عزیزانشان تحمل غم و رنج فقدان را برای خودشان هموار می کنند. بابا طاهر عریان، این موضوع را در قالب دوبیتی مشهور خود به این شکل آورده اند:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
اگر بگذاری، زندگی می تواند مثل سوار شدن بر یک چرخ و فلک تفریحی باشد
یک روز بالا برود و روز بعد پایین بیاید
از درونت فرمان بگیر
خواه زندگی بر وفق مراد باشد، خواه توأم با مشکل
همه چیز در حال تغییر است
از هیچ چیز زیاده خوشحال یا ناراحت نشو
زیرا هیچ چیز در این دنیا همیشه یک جور نمی ماند
سعی کن تعادل افکارت را حفظ کنی