4- همه کارکنان سازمان قادر به ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن باشند.
بنابراین مدیران باید
تلاش کنند تا محیط کار برای کارکنان اضطراب آور نباشد و کارمندان احساس امنیت شغلی
کنند و با شادی و نشاط و شوق و انگیزه به دور از هر گونه خشم و درگیری بیهوده به
وظایف خود عمل نمایند.
وقتی مدیریت، عملکرد خوبی داشته باشد و کارکنان، مورد تکریم و احترام
قراربگیرند و به آنان بها داده شود، بعید است چنین محیط کاری دردسرساز باشد یا
باعث بروز مشکلهای روانی شود. بهعبارتی، عملکرد ضعیف مدیریت میتواند عامل
نارضایتی شغلی قلمداد شود. بهعنوان نمونه، اگر کارکنان تصور کنند با آنان منصفانه
و محترمانه رفتار نمیشود، به احتمال زیاد، به مشکلهای روانی دچار میشوند.
یکی از دلایل عمده وجود و پیدایش اختلالهای روانی و رفتاری، نداشتن امنیت شغلی و
اضطراب ناشی از آن است. در یک سازمان آن دسته از کارگران و کارمندانی که احساس
امنیت شغلی در آنان پایین است و در نتیجه گرفتار اضطراب ناشی از بیکاری، تبعید،
عزل از موقعیت مطلوب و محرومیت از سایر امتیازات و امکانات می باشند،
احتمالا" بیش از دیگران برای ادراک منفی حوادث و اتفاقات آمادگی دارند. لذا
مدیریت اینگونه سازمانها دائم با افرادی بی انگیزه و یا کم انگیزه مواجهه است که
هیچوقت نمی تواند در رسیدن به اهداف مطلوب و دستیابی به بهره وری قابل قبول موفق
گردد.