شعر زیبای نظامی در ثنای پیامبر اعظم،
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)
محمد کافرینش هست خاکش
هزاران آفرین بر جان پاکش
چراغ افروز چشم اهل بینش
طراز کار گاه آفرینش
سرو سرهنگ میدان وفا را
سپه سالار و سر خیل انبیا را
ریاحین بخش باغ صبحگاهی
کلید مخزن گنج الهی
به معنی کیمیای خاک آدم
به صورت توتیای چشم عالم
جوانمردی رحیم و تند چون شیر
زبانش گه کلید و گاه شمشیر
ایازی خاص و از خاصان گزیده
ز مسعودی به محمودی رسیده
خدایش تیغ نصرت داده در چنگ
کز آهن نقش داند بست بر سنگ
به معجز بدگمانان را خجل کرد
جهانی سنگدل را تنگ دل کرد
چو گل بر آبروی دوستان شاد
چو سرو از آبخورد عالم آزاد
فلک را داده سروش سبز پوشی
عمامش باد را عنبر فروشی
سریر عرش را نعلین او تاج
امین وحی و صاحب سر معراج